هشدار کارشناسان درباره هیجان هوش مصنوعی در دولت
تاریخ انتشار: ۳۰ مرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۱۶۹۰۱
«هوش مصنوعی» به پرتکرارترین موضوع این روزهای شبکههای اجتماعی، وبسایتها و گفتگوهای مردم تبدیل شده است. فناوریهایی مانند چت جیپیتی نیز بهعنوان اصلیترین نمودهای هوش مصنوعی کاربرد دارند.
دولتمردان هم بهنظر میرسد شور و هیجانی در این زمینه پیدا کرده اند. هرازگاهی خبر عزم جزم آنها برای استفاده از هوش مصنوعی در راستای مشکلات کشور به گوش میرسد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آیا واقعاً همهچیز برای استفاده از هوش مصنوعی در ایران آماده است؟ کشوری که سرمایهگذاری در آن وضعیت مطلوبی ندارد، قطع برق و سرورها دردسرهایی برای کسبوکارها بهوجود آورده است، اینترنت نه کیفیت دارد و نه آزاد است و شاید از همه مهمتر، نیروهای متخصص تمایلی به ماندن و ساختن ندارند.
برای پاسخ به این سؤال، من «مجتبی آستانه» بههمراه «مهدیه اسماعیلی» به سراغ کارشناسان و فعالین حوزه هوش مصنوعی رفتیم تا ببینیم آیا تنها علاقه دولت به استفاده از هوش مصنوعی، برای حل چالشهای موجود کافی است؟
هوش مصنوعی بهتنهایی نمیتواند موجب توسعه شود«محمدمهدی ارزانی»، رئیس آکادمی هوش مصنوعی هلدینگ فناپ، معتقد است هیجانات دولت اگر بهسمتی برود که منجر به تهیه زیرساختها، تدوین قوانین و حلشدن مشکل دادهها شود، تأثیر مثبتی بر آینده خواهد داشت. او، اما سخنانی مبنی بر اینکه «ما در مدت کوتاهی میتوانیم به چیزهای بزرگ برسیم» را تنها سخنان هیجانی و گولزننده دانست.
ارزانی تأکید دارد این فناوری بهتنهایی نمیتواند موجب توسعه شود، اما به این بهمعنای کماهمیت بودن آن نیست: «اگر ما از منظر انقلاب صنعتی چهارم به هوش مصنوعی نگاه کنیم، میبینیم که در انقلابهای اول، دوم وسوم، کشورهایی که توانستند بر موج فناوریهای آن دوران سوار شوند، توانستند با سرعت قابلتوجهی از سایر کشورها پیشی بگیرند. امروز هم همین است. از آنجایی که بهنظر میرسد مهمترین فناوری انقلاب صنعتی چهارم هوش مصنوعی باشد، سوارشدن بر موج آن میتواند کمککننده باشد. امروزه دنیا برای دستیابی به آن به تکاپو افتاده است. این تکاپو نهتنها در چین و آمریکا، بلکه در کشورهای عربی نیز مشاهده میشود. ترکیه هم اخیراً سرمایهگذاریهای خوبی در این زمینه انجام داده است. این نشان میدهد که همه از تأثیرات این اتفاق بر رشد و توسعه آگاه شدهاند. اما در کنار این فناوریها، دسترسی آزاد به بازارهای جهانی هم نیاز است تا شرکتهای داخلی بتوانند محصولاتشان را در بازار عرضه کنند.»
به گفته وی، امروزه در دنیا در مسائل مختلفی از هوش مصنوعی استفاده میشود. کشوری که ابزارهای نظامیاش مبتنی بر هوش مصنوعی باشد، قدرتمندتر است. انگلیس، آمریکا و چین ازجمله کشورهایی هستند که چنین قدرتی را دارند. بانکهای آمریکا نیز برای ارائه وامها و... از هوش مصنوعی استفاده میکنند. در مواردی مثل توانایی تشخیص چهره هم یکسری شرکتها هستند که چنین ادعایی دارند: «اما من شرکتی را که بخواهد در مقیاس میلیونی چنین کاری انجام دهد، ندیدهام. چین در این زمینه پیشرو بوده است و از آن در حوزههای امنیتی استفاده میکند.»
این فعال حوزه هوش مصنوعی اعتقاد دارد ایران درحالحاضر توانایی انجام کارهایی را که در دنیا با کمک هوش مصنوعی انجام میشود، ندارد.
او یکی از دلایل این امر را فراهمنبودن زیرساختها عنوان کرد و گفت: «زیرساختها نقش مهمی در ایجاد فناوریهای مبتنی بر هوش مصنوعی دارند. کندی اینترنت و قطعی برق نیز علاوه بر اثرات جانبی که دارند، روند توسعه را کند میکنند. اثرات جانبی آن نیز همچون دلسردی و مهاجرت نخبگان و عدم امکان دسترسی به فایلهای خاص بهدلیل فیلترینگ و وضعیت اینترنت است.»
ارزانی سه رکن هوش مصنوعی را امکانات پردازشی، داده و دانش و نیروی متخصص بیان کرد و گفت: «داده در خیلی از موارد وجود دارد، اما در اختیار شرکتها قرار نمیگیرد. برای مثال، بیمارستانها دیتاهای خوبی دارند، ولی بهدلیل فراهمنبودن زیرساختهایی برای استفاده از این دیتاها، در اختیار شرکتها قرار نمیگیرد. ضمن اینکه بحثهایی مانند حریم خصوصی نیز مطرح است. برای پردازش دیتاها نیز امکانات خاصی نیاز است که برای انجام کارهای اساسی با مشکل مواجه میشویم.»
به باور او، در بحث نیروی متخصص نیز درحالحاضر متخصصین ارشد معمولاً مهاجرت میکنند و تنها به متخصصین جونیور دسترسی وجود دارد: «اکثر شرکتها هم مجبورند با هزینهکرد وقت و پول، این نیروها را آموزش دهند؛ نیرویهایی که امکان مهاجرتشان بالاست. در شرکت خودمان هم این مشکل را داریم. در بخشهای خاصی از سال بخش عمده تیم را از دست میدهیم و دوباره باید اقدام به جذب نیرو کنیم.»
از هوش مصنوعی میتوان در سطح خرد و کلان کشور استفاده کرد، اما...«محمدرضا حقیری»، بنیانگذار استارتاپ مانی، اولین پلتفرم ایرانی تولید تصویر با کمک هوش مصنوعی، شوق دولتمردان برای استفاده از هوش مصنوعی را قابل درک دانست؛ چرا که درحالحاضر در دنیا شاهد جریان و شوروشوقی در حوزه هوش مصنوعی هستیم: «این شور چه در حوزه ابزارهای شرکتی و تجاری مثل محصولات OpenAI و چه محصولاتی مثل لاما و استیبل فیوژن که بهصورت اوپن سورس ارائه میشوند، وجود دارد.»
به باور وی، هوش مصنوعی درحالحاضر به وضعیتی رسیده است که در سطوح کلان کشوری بتوان از آن استفاده کرد: «شاید یکی از جاهایی که هوش مصنوعی گرهگشایی خوبی داشته باشد، بحث مدیریت مصرف سوخت است که با کنترل و مهندسی درست روی ترافیک محقق خواهد شد. در یک سال اخیر ترافیک تهران خیلی عجیبوغریب شده است و شاید بتوان با استفاده از راهکارهای هوشمند، تا حد زیادی وضعیت ترافیک را بهبود بخشید.»
به گفته این فعال حوزه هوش مصنوعی، درحالحاضر نیز ابزارهایی با کمک هوش مصنوعی توسعه یافته و در کشور مورد استفاده قرار گرفتهاند: «یکی از نمونههایی که اکنون از هوش مصنوعی در کشور استفاده میشود، بحث خواندن پلاک ماشینها بهصورت هوشمند در پارکینگهاست. سیستم حضور و غیاب هوشمند یکی دیگر از این نمونههاست که زمان کرونا نیز استقبال زیادی از سرویس حضور و غیاب با کمک تشخیص چهره شد.»
حقیری با تأکید بر اینکه از هوش مصنوعی میتوان در سطح خرد و کلان کشور استفاده نمود، به استفاده سایر کشورها از این فناوری اشاره کرد و گفت: «بهطور مثال، آمریکا بزرگترین استفادهکننده هوش مصنوعی در مسائل نظامی است. آنها سامانههای تشخیصی و ردیاب بسیاری دارند که کاملاً هوشمند و خودمختار عمل میکنند. مثلاً ربات و پهپادهایی دارند که خودمختار و بدون نیاز به هیچ اپراتوری، میتوانند فعالیت کنند. شنیدهام در عربستان هم اقدامات جالبی در حوزه مسکن درحال انجام است. امارات نیز از هوش مصنوعی برای تنظیم بازار سرمایه استفاده میکند. عمان نیز به این جرگه پیوسته است. خیلی از کشورهای منطقه درحال سرمایهگذاریهای عظیمی روی هوش مصنوعی هستند؛ چرا که میدانند این فناوری آینده بهشدت خوبی دارد.».
اما وضعیت زیرساختها برای بهکارگیری هوش مصنوعی در ایران به چه صورت است؟ حقیری در پاسخ به این سؤال گفت: «زیرساخت هوش مصنوعی متشکل از سختافزار، نرمافزار و نیروی متخصص است. صادقانه بگویم، به نظر من از حیث سختافزاری در ایران چیزی کم نداریم؛ البته شاید گرانتر از کشورهای همسایه به دستمان میرسند، اما بهطور کلی تأمین سختافزار راحت است. از لحاظ تأمین انرژی و بحث قطعی برق روی دیتاسنترها نیز بایستی بهسمت استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر برویم. میتوانیم در شمال کشور از نیروگاههای بادی بیشتری استفاده کنیم. کشوری هستیم که در بدترین وضعیت آبوهوایی حداقل ۸ ساعت تابش خورشید را داریم و چرا از انرژی خورشید برای تأمین انرژی استفاده نکنیم؟»
به باور وی، خواه یا ناخواه، این پیشرفت هوش مصنوعی و تشنگی زیرساخت آن برای انرژی و الکتریسیته، کشور را بهسمت استفاده از منابع تجدیدپذیر سوق خواهد داد؛ موضوعی که علاوه بر کاهش مصرف سوخت فسیلی، به باارزشترین دارایی کشور، یعنی محیطزیست نیز کمک خواهد کرد.
مدیرعامل پلتفرم مانی با وجود ارزیابی مثبت از وضعیت سختافزاری، اعتقاد دارد زیرساخت کشور در حوزه نرمافزار و متخصص با چالشهایی روبهروست: «بحث تأمین نرمافزار، چون بهشکلی به نیروی متخصص گره خورده، در رابطه با آن مشکلاتی داریم. یکی از بزرگترین مشکلات ما بحث اینترنت است. همچنین از داخل فیلتر یا از بیرون تحریم هستیم و این عوامل موجب شده است تا درزمینه تخصص عقب بمانیم. از سوی دیگر نیز بحث مهاجرت متخصصین هم وجود دارد. در داخل کشور متخصص بسیار داریم، اما بسته به عوامل مختلف، آنها قصد مهاجرت دارند. از سویی دیگر نیز ایران در داستان آموزش آکادمیک هوش مصنوعی بهشدت ضعیف عمل میکند. دانشگاههای ما خیلی عقب هستند و اکثر متخصصین راه غیرآکادمیک را برای پیشرفت برگزیدهاند. همین امر موجب شده است تا با توجه به مدرکگرایی در کشور، این متخصصین ترجیح میدهند یا کسبوکار خود را راه بیندازند یا مهاجرت کنند.»
او در پاسخ به این سؤال که بهطور کلی آیا هیجان دولتمردان درباره هوش مصنوعی را میتوان به فال نیک گرفت یا خیر، گفت: «نمیتوانم نظر قطعی دهم. این موضوعات مرتبط با هوش مصنوعی در سطح کسبوکار و صنایع رخ میدهند و دولتها تنظیمگری میکنند؛ همان کاری که دولتهای ایتالیا، آلمان و آمریکا انجام میدهند. پاسخ به سؤال شما به این بستگی دارد که در کنار تنظیمگری، دولت قرار است چه میزان به کسبوکارها و متخصصین کمک کند و چه زیرساختی برای آنها فراهم نماید.»
اهمیت دادهها
«صادق سلحشور»، کارشناس هوش مصنوعی، معتقد است استفاده از فناوریها برای حل مشکلات یکی از راهکارهاست، اما نه راهکار اصلی: «وقتی ما درباره یک کشور صحبت میکنیم، با یک موضوع چندوجهی طرفیم و نمیتوانیم بگوییم مثلاً هوش مصنوعی همه مشکلات را حل میکند. مسلماً خیلی از عوامل باید درست شوند، اما هوش مصنوعی میتوانند فرایندهای حل مشکلات را تسهیل و بهینه کند.»
وی با بیان اینکه در کشور هنوز به وضعیتی نرسیدهایم که بتوان از هوش مصنوعی استفاده کرد، گفت: «این دیدگاه مسئولین که میخواهند از هوش مصنوعی استفاده کنند، حرکت روبهرشدی است. خیلی از کشورها نسبت به هوش مصنوعی دیدگاه منفی دارند؛ اما خب استفاده از هوش مصنوعی نیازمند یکسری مقدمات است. کشورها به لحاظ سطح بلوغشان در حوزههای مختلف امکانهای متفاوتی در بهرهبرداری از هوش مصنوعی دارند. مثلاً هوش مصنوعی در کشورهایی که با محدودیت داده مواجهاند، نمیتواند توسعه پیدا کند.»
به باور این کارشناس هوش مصنوعی، ایران از نظر توان پردازشی در وضعیت بدی نیست، اما این توان پردازشی پاسخگوی آنچه که مسئولان مدنظرشان است، نیست: «از نظر زیرساختهای ارتباطی خیلی وضعیت خوبی نداریم. هرچقدر اینترنت کشور قویتر باشد، هوش مصنوعی بهتر میتواند فعالیت کند؛ چرا که اگر بتوانیم دادهها را سریع پردازش کنیم، سرعت واکنش سیستمها نیز افزایش مییابد.»
او بحث داده را یکی دیگر از دغدغههای مرتبط دانست و گفت: «از آنجایی که هنوز برای داده قوانین مشخصی تصویب نشده است، وضعیت چندان مناسبی نداریم. باید قوانینی داشته باشیم تا مشخص شود مالک دادهها کیست و ذخیرهسازی و پردازش آن چگونه باید انجام شود. اگر شرکتی دادهای بهدست میآورد، مالکیت آن با چه کسی است. موضوع دیگر مربوط به دادههایی است که دست دولت است. اگر قرار باشد چالشهای کشور را حل کنند، باید مشخص شود شرکتها چگونه میتوانند به آن دادهها دسترسی داشته باشند. همچنین باید بتوان از منافع شهروندان در مقابل شرکتهایی که با دادهها سروکار دارند، دفاع کرد.»
سلحشور بحث قطعی برق در محل سرورها را نیز مشکلزا دانست و گفت: «بلوغ این عوامل به بهبود عملکرد هوش مصنوعی کمک میکنند.»
این کارشناس هوش مصنوعی با اشاره به چالش نیروی انسانی، تأکید کرد: «اگر نتوانیم شرایط اقتصادی را برای ماندن نیروهای متخصص درست کنیم، ممکن است دچار فاجعه شویم.»
سلحشور در پاسخ به این سؤال دیجیاتو که هیجان دولتمردان برای استفاده از هوش مصنوعی را چطور ارزیابی میکند، گفت:
«در بحث ترندهای فناوری هیجانات دولت هم خوب است هم بد. هیجانات در ترندهای فناوری میتوانند باعث سرمایهگذاری شوند، اما کسانی که سرمایهگذاری میکنند لزوماً از سرمایهگذاری راضی نیستند و امکان دارد عقب بکشند. البته الان سرمایهگذاری در کل دنیا به اوج خودش رسیده است. در کشور ما نیز اگر سرمایهگذاری درستی اتفاق بیفتد، میتوان آینده مشخصی برای آن فناوری متصور شد. اما بهصورتکلی، اینکه مسئولان میخواهند از هوش مصنوعی استفاده کنند، اتفاق مثبتی است.»
او تأکید کرد دولت بایستی در موضوع هوش مصنوعی تسهیلگر باشد و با ایجاد شرایطی مانند در اختیار گذاشتن داده به رشد شرکتها کمک کند: «تنظیمگری و رگولاتوری در زمان بزرگشدن شرکتها نیز اهمیت دارد.»
سخنان کارشناسان نشان میدهد که «با حلوا حلوا گفتن، دهان شیرین نمیشود». دولتمردان اگر واقعاً قصد بهرهبرداری از هوش مصنوعی را دارند بایستی بهجای دخالت و ورود مستقیم، تسهیلگر حضور بخش خصوصی در این حوزه باشند.
فراهمسازی زیرساخت سختافزاری مناسبت، رگولاتوری صحیح، در دسترس قراردادن دادهها، افزایش امید به کشور برای کاهش شیب مهاجرت و از همه مهمتر، گشایش درهای کشور برای جذب سرمایه و حضور در بازارهای بینالمللی، نکات حائز اهمیتی است که بایستی دولتمردان آن را مدنظر قرار دهند.
علاوهبراین، تنها نباید با عینک فناوری به مشکلات نگاه کرد و همهچیز را به امید تکنولوژی رها کرد. در این صورت هوش مصنوعی سرابی بیش نخواهد بود و کمکی به حل چالشهای اساسی کشور نخواهد کرد.
منبع: دیجیاتو
منبع: فرارو
کلیدواژه: هوش مصنوعی قیمت طلا و ارز قیمت موبایل برای استفاده از هوش مصنوعی هوش مصنوعی استفاده پاسخ به این سؤال هوش مصنوعی حوزه هوش مصنوعی هوش مصنوعی سرمایه گذاری نیروی متخصص درحال حاضر زیرساخت ها فناوری ها سخت افزار کسب وکار داده ها کشور ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۱۶۹۰۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ذاکری: تنها ۱۸ درصد دارایی ها به بخش خصوصی واقعی واگذار شده است/ سرمایهها در دست اقلیتی متمرکز شده که امروز امکان کنترل آنها نیست / هشدار نسبت به تهی سازی ظرفیت دولت با خصوصی سازی رانتی
گروه اقتصاد و درآمد: دکتر آرمان ذاکری، جامعه شناس، ضمن اشاره به پیامد خصوصی سازی بر ایجاد نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، گفت: سال ۲۰۰۸ بسیاری از شرکتها و بانکها ورشکست شدند و به طور کلی بازار آزاد کار نکرد. دولتها مجبور شدند یک شبه در حد هزاران میلیارد دلار در اقتصاد مداخله کنند تا بازار آزاد را نجات دهند. این واقعه در پارادایم نئولیبرال تردیدی ایجاد کرد. اما به قدری که در جهان میان اقتصاددان ها و سیاسیون واجد اهمیت بود، نزد دولت ها و اقتصاددان ها در ایران جدی گرفته نشد؛ چرا که اقتصاددانهای بازار آزادی در ایران بسیار کم به تاریخچه پدیدهها توجه میکنند و حرفهایشان اغلب انتزاعی است و نه تاریخی.
به گزارش جماران، دکتر آرمان ذاکری جامعه شناس و استاد پیشین دانشگاه تربیت مدرس که در نشست « بررسی خصوصیسازی و نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی» که از سوی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها برگزار شده بود سخن میگفت، خاطرنشان کرد: آنچه که با عنوان خصوصی سازی در ایران و در سه دهه گذشته اتفاق افتاده، در حال حاضر از طرف هیچ یک از پارادایم های مختلف اقتصادی که در دانشگاه نظریه پردازی میکنند، مورد قبول نیست.
وی گفت: حتی پارادایم بازار آزاد به رغم نقشی که خودش چه در دولت هاشمی و چه در دولت خاتمی در نگارش برنامههای توسعه، در برنامهریزی و ریل گذاری سیاست ها داشته، امروز از این صحبت میکند که این مدل خصوصی سازی که در ایران انجام شده، مورد قبول ما نیست. پارادایم های دیگر هم که اساسا به انجام آن نقد داشتهاند.
نمایندگان فکری بازار آزاد در ایران، همچنان خصوصی سازی را توصیه می کنند
این جامعه شناس با بیان اینکه عوارض خصوصیسازی تا حد زیادی روشن است و مباحث زیادی در رابطه با آن مطرح شده است و اکنون دیگر با فقر مطالعات تجربی که یک دهه گذشته داشتیم روبرو نیستیم، اظهار داشت: با این حال در برخی از پارادایم های فکری، به طور مشخص پارادایم اقتصاد بازار آزاد که اساتیدی مانند دکتر مسعود نیلی، دکتر غنی نژاد آن را نمایندگی میکنند، همچنان به مثابه مسیری برای آینده کشور توصیه میشود، آن هم نه به شکلی که تا به امروز اجرا شده بلکه آنچه که اجرای واقعیاش و یا اجرا در شرایط دیگر نامیده می شود.
مجریان سیاست خصوصی سازی، هم وضعیت امروز را گردن نمی گیرند
ذاکری ادامه داد: در نتیجه اهمیت برای بحث برای ما در دو مسئله است؛ یکی اینکه با ابعاد واقعی نقش این سیاست ها آشنا شویم و بخش دوم اینکه با توجه به انباشت داده ای که ایجاد شده، درباره آینده بحث کنیم و به آن اهمیت دهیم. قرار است تصمیم بگیریم کشور با چه ترتیباتی اداره شود و چه برنامهای را اجرا کنیم؛ چرا که به رغم نقشی که اقتصاددان های بازار آزاد، مکرر در مکرر در ساختار قدرت جمهوری اسلامی داشتهاند، امروز هم این وضعیت را گردن نمیگیرند و مدام از این حرف میزنند که همواره چپ گرایانی در دولت ها بوده اند و هیچ گاه نمیگذاشته اند حامیان بازار آزاد اهدافشان را محقق کنند و در دولت آقای هاشمی، خاتمی و روحانی مانع میشدند.
همچنان در جست و جوی اتوپیای شکست خورده گروه های قدرتمندی برای تامین منافعشان تداوم سیاست های تعدیل اقتصادی را توصیه میکنند
این جامعه شناس ادامه داد: این مسائل از حیث مرور کارنامه سیاست گذاری اقتصادی کشور و بررسی اینکه چرا ما به اینجا رسیدیم، مهم است. در واقع اکنون گروه های قدرتمندی برای تامین منافعشان تداوم سیاست های تعدیل اقتصادی را توصیه میکنند و سپس آن را پیش میبرند و با دادن وعده ای اتوپیایی، این گونه ادعا می کنند که گویا سیاست ها یک شکل درست اجرا دارد و اگر آن شکل درست اجرا، اتفاق بیفتد مسائل حل میشود.
ذاکری ضمن تشریح تجربه جامعه جهانی و سرنوشت سیاست خصوصی سازی در جامعه آمریکا تصریح کرد: بررسی سرنوشت آنچه که در آمریکا به عنوان مهد و یکی از پایهگذاران این سیاست ها اجرا شده قابل توجه است.
خصوصی سازی رانتی چگونه شکل گرفت؟
این پژوهشگر مسائل اجتماعی یادآور شد: زمانی که این سیاست ها بعد از پایان جنگ اجرا شد، مهمترین نکته ای که به گواه کسانی که این سیاست ها را اجرا می کردند و به گفته مجریان آن از جمله آقایان نیلی و روغنی زنجانی مورد توجه قرار داشت، این بود که در آن مقطع هیچ بخش خصوصی صنعتی مدرنی وجود نداشت که آمادگی پذیرش تملک این مجموعه ها را داشته باشد. در فقدان آمادگی، چه از حیث توانایی مالی و چه از جهت انسانی، این واگذاری ها نمیتوانست جز از مسیر رانت اتفاق بیفتد. در واقع مبنای کسانی که این برنامه را در دوره آقای هاشمی اجرا کردند این بود که بخش خصوصی بسازند.
فجایعی که خصوصی سازی رانتی بر سر ایران آورد
ذاکری به اجرای برنامههایی از جمله واگذاری سهام شرکتها به کارکنان دولت در آن مقطع اشاره کرد و ضمن تشریح گزارش های انتقادی منتشر شده از سوی مرکز پژوهش های مجلس در دهه ۷۰ مبنی بر انتقاد به نحوه واگذاری ها، اظهارداشت: طی سه دهه این انتقادها تکرار شده است و گزارش ها تاکید می کردند این واگذاری ها به اهلش داده نشده و رانتی بوده است. پولی پرداخت نشده و چون پول نداشتهاند و ضعیف بوده اند، وام گرفتهاند و حتی بعدها بر سر پرداخت اقساط وامها کلی ماجرا پیش آمده و وامها را هم پرداخت نکردهاند.
این جامعه شناس با بیان اینکه بخش بزرگی از واگذاری ها هم با وام انجام شده است، تصریح کرد: مکرر گفته شد واگذاریها فاسد بوده، تعارض منافع وجود داشته و به قیمت واگذار نشده است. مساله اداره واحدها هم با مشکل مواجه شد و حتی ادوات تکنولوژیک برخی واحدها به فروش رفت. اما با این حال، در کنار این انتقادها مسئله نحوه اجرای سیاستها را مورد تاکید همه میدانستند و میگفتند ما خوب اجرا نمیکنیم.
بحران در صندوق ذخیره ارزی در پی وامهای بی ضابطه به بخش خصوصی
ذاکری با بیان اینکه بعد از سال ۸۴ ، اجرای این سیاستها وارد فاز جدیدی شد، توضیح داد: قانونی تصویب شد که به دولت اجازه داد از محل صندوق ذخیره ارزی کشور برای تقویت بخش خصوصی وام تخصیص داده شود. در گزارشی که سال ۹۲ مرکز پژوهش های مجلس منتشر کرد، سرنوشت وام های داده شده به بخش خصوصی در دولت احمدی نژاد مورد بررسی قرار گرفت، از مجموع ۲۴ میلیارد دلار وام داده شده، حدود 9 میلیارد دلار بیشتر برنگشته بود! مرکز پژوهش ها می گوید به دلیل عدم اخذ تعهدات کافی، امیدی به بازگشت آنها نیست و برای 1.6 میلیارد دلار هم سندی در بانک مرکزی موجود نیست و هیچ روشن نیست پولها به چه کسی داده شده است. بخش بدهکار هم دنبال این است که مجددا وقت بگیرد یا به قیمتی زمانی که وام را گرفته است تسویه کند.
وی خاطرنشان کرد: تاثیر این فرایندها بر افزایش نابرابری های اجتماعی و اقتصادی، تمرکز قدرت در دست یک اقلیت، کاهش ظرفیت های دولت برای اداره کشور و به ویژه کاهش ظرفیت های بخش بالنسبه دموکراتیکتر دولت در این دوره به طور جدی خود را نشان داد. عمدتا واگذاری دارایی ها مربوط به دارایی های قوه مجریه بوده است که محصول انتخابات در ساختار سیاسی ایران است.
اختصاص تنها 18درصد دارایی ها به بخش خصوصی واقعی
ذاکری گفت: بررسی آنچه که تحت عنوان خصوصی سازی از سال ۸۰ تا ۹۴ انجام شد، بنا به گزارش عملکرد سازمان خصوصیسازی که سال 95 منتشر شده ، نشان می دهد ۱۸ درصد دارایی ها به بخش خصوصی واقعی و ۴۶ درصد به دست چیزی با عنوان «سایر» که شامل نهادهای نظامی، نهادهای عمومی غیردولتی و نهادهای انقلاب اسلامی و غیره است رسیده و ۲۱ درصد به سهام عدالت و 14 درصد هم رد دیون بوده.
سرمایهها در دست اقلیتی متمرکز شده و امروز امکان کنترل آنها نیست
وی تصریح کرد: بخشی از اموال تا زمانی که در دست دولت بود امکان نظارت و کنترل دموکراتیک داشتند، اما بعد از آن سرمایه هایی که متعلق به عموم مردم است، در دست اقلیتی متمرکز شده و امروز امکان کنترل آنها نیست. اکنون هم فاز جدیدی با عنوان مولدسازی پیش میرود و دولت رئیسی میگوید ما به اندازه ۵۸ درصد خصوصیسازی های صورت گرفته، فقط در این سه سال خصوصی کردهایم.
هدف دولت در بخشی از خصوصی سازی ها، کسب درآمد است
این پژوهشگر مسائل اجتماعی با بیان اینکه در بسیاری از خصوصی سازی ها مطلقا دغدغه ناکارآمدی و زیان ده بودن مطرح نبوده و هدف دولت در این خصوصی سازی ها کسب درآمد است، اظهار داشت: سال گذشته بخشی از پتروشیمی خلیج فارس را واگذار کردند، صرف نظر از اینکه بخشی که این پتروشیمی را از آن خود کرد، وابسته به چه بخشی بوده، باید گفت این خصوصی سازی ها بیشتر در ارتباط با بخش هایی انجام میشود که عملکرد خوبی دارند و زیان ده نیستند. حتی بعضی از کارشناسان، این پتروشیمی را گل دارایی های دولت عنوان می کردند.
فاصله اقلیتی با اکثریت مردم در حال بیشتر شدن است
ذاکری با تاکید بر اینکه فاصله یک اقلیتی با اکثریت مردم در حال بیشتر شدن است و سهم این مسئله در دامن زدن به نابرابری های اجتماعی و اقتصادی بسیار بالا است، به تشریح وضعیت جهانی و اثر اجرای این سیاست ها در اقتصاد آمریکا پرداخت و گفت: سال ۲۰۰۸ با بحرانی که ایجاد شد، اتفاق بسیار مهمی در ساختار اقتصاد جهان افتاد که به قدری که در جهان میان اقتصاددان ها و سیاسیون واجد اهمیت بود، نزد دولت ها و اقتصاددان ها در ایران جدی گرفته نشده است. البته یک علت آن این است که اقتصاد دانهای بازار آزادی در ایران بسیار کم به تاریخچه پدیدهها توجه میکنند و حرفهایشان اغلب انتزاعی تا تاریخی است.
بحران مالی 2008، آغاز چرخش از پارادایم نئولیبرالی
وی عنوان کرد: سال ۲۰۰۸ بسیاری از شرکتها و بانکها ورشکست شدند و به طور کلی بازار آزاد کار نکرد. دولتها مجبور شدند یک شبه در حد میلیاردها و تریلیاردها دلار در اقتصاد مداخله کنند تا بازار آزاد را نجات دهند. این واقعه در پارادایم نئولیبرال تردیدی ایجاد کرد.
ذاکری به اظهارات متعدد مسئولان و مقامهای کشورهای غربی مبنی بر اینکه بحران ۲۰۰۸ سنت های اقتصادی را زیر سوال برد و نشان داد در جهان جدید تاریخ اجماع واشنگتنی به سر آمدهاند، گفت: آنها تاکید کردند ما باور داریم که بازارها کار نمی کنند. از بعد از این دوره شاهد چرخش در پارادایم ها بودیم. در طول سه دههای که این سیاست ها در آمریکا اجرا شده بود، طبقه متوسط قدیمی به آرامی از میدان به در شد و شاهد تضعیف دموکراسی و برابری ها بودند. بعد از بحران ۲۰۰۸ در جریان همه گیری کرونا هم وقتی ساختار بهداشتی که به بخش خصوصی واگذار شده بود، کار نکرد مجددا ناکارآمدی پارادایم نئولیبرال خود را نشان داد و بر این فرضیه صحه گذاشت که ایدئولوژی نئولیبرال کار نمیکند.
تاکید سازمان ملل بر ضرورت دوری کشورهای درحال توسعه از منطق نئولیبرالی
این جامعه شناس ادامه داد: مارس 2009، در گزارش 65 صفحه ای که در کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل با عنوان «بحران اقتصادی جهانی، ورشکستگی های نظام مند و راه های چاره چند جانبه» داده شد، سه دستور اصلی در جمعبندی گزارش آمده که عبارتند از : برقراری مجدد مقررات گذاری جامع بر نظام جهانی، همکاری بخش خصوصی و دولتی برای تحریک رشد اقتصادی و دیگر اینکه کشورهای در حال توسعه نباید در معرض این منطق نئولیبرالی قرار گیرند که خود مسبب وضع موجود است.
اقتصاددانان بازار آزاد در ایران بی توجه به نتایج بحران مالی 2008 جهانی
ذاکری تاکید کرد: بحران 2008 سرآغاز چرخش پارادایمی در اقتصاد جهانی بود که به نظر می رسد هنوز مورد توجه اقتصاددانان بازار آزادی در ایران قرار نگرفته است؛ چرا که بخشی از آنها با گزاره های اقتصادی به مثابه دین روبرو می شوند. در حالی که داده های علمی برآمده از شرایط و مطالعات است و با تغییر شرایط باید دیدگاه ها را عوض کرد. در غرب بر مبنای وضعیت های تجربه شده، در سیاست ها تجدید نظر می کنند و روش های جدیدی را رقم می زنند.
به تجربه شکست خورده غرب نگاه کنیم
وی گفت: آنچه که امروز اقتصاددان های نئولیبرال به عنوان اتوپیا تبلیغ آن را ادامه می دهند و می گویند اگر سیاستهای نئولیبرال به مثابه یک مجموعه با ترتیبات مشخص اداره شود، موفق خواهند شد در واقع برگرفته از آن گذشته شکست خورده غرب است. در حالی که باید به تجربه شکست خورده غرب نگاه کنیم و از توهم اینکه ما باید آرزوی غرب شدن را داشته باشیم و غرب هیچگاه شکست نخورده، خارج شویم.
ذاکری با بیان اینکه امروز مطبوعات درباره دولت بایدن مینویسند که او پایان نئولیبرالیسم را رقم زده و رفاهی که ارائه داده با رفاه دوره روزولت قابل مقایسه است، گفت: تعداد صحبت کردن درباره پایان پارادایم نئولیبرالیسم در رسانهها و فضای عمومی بیشتر شده که نشان میدهد این دیدگاه تا چه اندازه ترک برداشته است.
اجماعی وجود دارد که این شکل از خصوصی سازی، پاسخگو نیست
وی ضمن تشریح دیدگاههای «جیک سالیوان»، مشاور امنیت ملی کاخ سفید، در خصوص ضرورت توجه به چالش هایی که نظام نئولیبرال ایجاد کرده است، اهمیت تغییر پارادایم را مورد توجه قرار داد و گفت: اجماعی وجود دارد که این شکل از خصوصی سازی، پاسخگو نیست. ضمن اینکه رشد اقتصادی بحران محیط زیست ایجاد کرده است. در حالی که توجه به مسئله محیط زیست برای ایران بسیار اساسی است و ایران در خصوص مسئله محیط زیست بحرانهای جدیتری نسبت به آن کشورها دارد.
ذاکری یادآور شد: آنها معتقدند مجموعه سیاست های نئولیبرال با دامن زدن به نابرابری و ضعیف کردن طبقه متوسط آمریکا شرایطی فراهم کرده که دموکراسی در معرض تهدید قرار گرفته و حتی از درون این بستر ترامپ بیرون آمده است. هر چند که هنوز معلوم نیست پارادایم ۲۰۰۸ به بعد چه پارادایمی خواهد بود، اما جهان دوره آنومی و بحران را تجربه میکند.
میان بخش خصوصی و سیاست خصوصی سازی تفکیک قائل شویم
در پایان، این جامعه شناس با تاکید بر اینکه باید میان بخش خصوصی و سیاست خصوصی سازی تفکیک قائل شد، توضیح داد: بخش خصوصی در همه سرمایهداری ها وجود داشته است؛ اما پروژه خصوصی سازی ها فقط در دوره معینی حضور داشت و توازنی که در دوره دولت - رفاه میان دولت و بخش خصوصی وجود داشت و مجموعه ای از تنظیم گری هایی که توسط دولت انجام میشد را بر هم زد. در نتیجه باید توجه داشت مخالفت با پروژه خصوصی سازی ضرورتا به معنای مخالفت با بخش خصوصی نیست و به معنای مخالفت با تهی کردن ظرفیت های دولت برای مداخله در عرصههای اجتماعی و تضعیف دموکراسی است که از طریق خالی کردن ظرفیت دولت ها اتفاق میافتد.
ذاکری گفت: ایجاد دولت تنظیمگر بخش خصوصی، به معنای فقدان بخش خصوصی نیست، بلکه به معنای این است که پروژه خصوصی سازی که مداخلات دولت را از بین ببرد، مقررات زدایی کند و دخالت دولت را در تامین سلامت، بهداشت، آموزش و حفظ محیط زیست از بین ببرد، باید متوقف شود.